مشخصات مجاهد شهید کاظم زینالی
محل تولد:تبریز
شغل : معلم
سن: 29
محل شهادت: لنگرود
زمان شهادت: 1363
عکسی از پیکربی جان مجاهد شهید کاظم زینالی که به همراه 2تن دیگراز همرزمانش، مجاهدین شهید علی شعبانی وهرمز عزیزی در برابرچشمان حیرت زده مردم وازجمله خانواده های این شهدا در تاریخ 9 اردیبهشت 1363 در شهرلنگرود به دار آویخته شدند. درعکس فوق اثرحلق آویز شدن، در گردن مجاهد شهید زینالی مشاهده می شود
با ما در كانال تلگرام پيشتازان راه آزادي همراه باشيد
Telegram.me/shahidanAzadi
فرياد تبريز درلنگرود، كاظم زينالى
پاسخحذفكاظم زينالى درسال 1336 درتبريزمتولد شد.
تحصيلات تا مقطع ديپلم را، درشهرخودش به اتمام رسانيد.
درسال 1356 براى دوره سربازى وارد سپاه دانش شد و به روستاهاى لنگرود فرستاده شد.
درمدت يك سال درسپاهى دانش، بعنوان معلم درروستاها‌ى لنگرود تدريس كرد.
قبل ازدوره سپاهى دانش، ازطريق مطالعه كتابهاى صمد بهرنگى، كمى با دنياى سياست آشناشد، بخصوص با داستان ماهي سياه كوچولو.
با آشنايي اش با شهيد مجاهد خلق حسن نيك فر، كه مسول مخابرات لنگرود بود به كانون هاى كتاب وارد شد.
با شروع تظاهرات عليه نظام ضد سلطنتى بطور فعالى وارد تظاهرات شد.
دراين مدت با جوانان زيادى ازلنگرود آشنا شد وا ين پيوندش را با مردم آنجا بيشتركرد.
دوران يكساله سپاهى دانش او به پايان رسيد، كاظم ديگر بطور كامل درفعاليت هاى ضد حكومت شاه شركت مي كرد.
با علاقه اى كه به مردم لنگرود پيدا كرد، دراين شهرماندگارشد.
به رغم درخواست خانواده اش براى برگشت به شهرش، او قبول نكرد و درهمانجا ساكن شد.
كاظم مي گفت:
من پيوند خاصي با مردم اينجا پيدا كردم و اصلا احساس غربت نمي كنم.
كاظم پس از پيروزي انقلاب ضد سلطنتى، به مجاهدين پيوست.
به جنبش ملى مجاهدين مراجعه ميكرد ومقدارزيادى نشريه مجاهد مى گرفت وبه روستاهايى كه آنجا معلم بود مى برد.
به اين ترتيب در آگاهي بخشيدن مردم ازوضعيت سياسي جامعه ونقش نيروهاي انقلابي درمبارزه با حكومت نقش زيادي داشت.
درتبليغات انتخاباتي كانديد مجاهدين، براى مجلس شوراى ملى، بسيار فعال بود.
كاظم، تحقق هرچه بيشتر آمال وآرزوهايش را درمجاهدين مى ديد.
درسط شهر، بدليل اينكه جوان غيربومي بود وتصميم گرفت بعد ازپايان سربازي درشهرلنگرود بماند شناخته شده بود.
حمايتش ازمجاهدين، او را بيشتر به مردم شناساند.
ازسال 59، كه سركوب توسط رژيم گسترده ترشد، كاظم كمتردرشهرعلنى مي شد، اما به فعاليت هايش ادامه ميداد.
تا اينكه دريكي ازترددات، كاظم دستگيرشد وبه زندان لنگرود منتقل شد.
ازآنزمان او بدليل اينكه فردى شناخته شده بود، بسيارمورد شكنجه واقع شد.
اما درارديبهشت63 صحنه امتحان وفاداري به آرمان آزادي فرا رسيد.
پاسداران جنايتكار ودادستاني رژيم، ساعت 10صبح حوالي ميدان اصلي شهر را بستند.
چند طناب دار از ماشين بيرون كشيدند.
درحالي كه عربده جنگ جنگ تا فتح كربلا ازتمام دستگاههاي تبليغاتي رژيم سرداده مي شد،
تصميم گرفتند كه زهر چشمي از مردم بگيرند.
پاسداران وديگر دژخيمان، سه تيرك اعدام را آماده كردند.
سه زنداني را چشم بسته از ماشين خارج كردند.
اطراف محل اعدام را محاصره كرده و سه زنداني مقاوم را به طرف طناب داربردند.
لحظاتي ديگر، سه مجاهدي كه بامقاومت خود، پاسداران آدمكش را به ستوه آورده اند را با طناب دارحلق آويزكردند.
اين تلاشي بود كه عنصر مقاومت وپايداري را درجوانان وديگرزندانيان سياسي نابود كنند.
آيا آن كس كه تا آخرين لحظه مقاومت كرد وبخاطر آرمانش جانش را فدا نمود نابود شدني بود؟!.
به اين ترتيب كاظم زينالي به همراه دوتن ديگرازهواداران فعال مجاهدين، هرمزعزيزي، علي شعباني در9 ارديبهشت 63 درشهر لنگرود سربدارشدند.
33 سال بعد ازپروازآن گوهراني كه شعله پايداري ومقاومت را با فداي جانشان زنده نگه داشته بودند گذشته است.
درجنبش دادخواهي تا به محاكمه كشاندن قاتلان آنها لحظه اي درنگ نمي كنيم.
خونهای مجاهدین و مبارزین آرمانخواه، هرگز از جوشش بازنمی‌ماند و در تمام این سالیان، روح عصیان و اعتراض جامعه ایران در پیکار با رژیم ولایت فقیه بوده است.